کد مطلب:10176 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:329

دفاع از حريم شيعه - 9
مقاله
حراست از انقلاب



انقلاب حركتي عمومي است، يعني عموم به نحوي متحول شده و براي انگيزهاي كلي قيام مـيكنند. پس از مدتي از زمان انقلاب، ريزش نيروها رخ مـيدهد و نيروها به طور كلي عوض مـيشوند.



فرانسويها عليه استعمار و استثمار قيام كردند، و خودشان پس از چند سال تبديل به استعمارگران جديدي شدند.



طبق يك نظريه، انقلاب اين گونه تعريف مـيشود: انقلاب موجي است كه بلند مـيشود، با شدت به ساحل مـيكوبد و آرام آرام به دريا باز مـيگردد.

اما انقلاب اسلامي ما نشان داده كه تا حدودي با ساير انقلابها تفاوت دارد. در اين بيست و شش سال تغيير رنگ را ديدهايم و مخالفت يا موافقت كلي با اين تغييرات غير عقلاني است.



آفاتي وجود دارد كه انقلاب را از مسير خود خارج مـيكند:



اول: انديشـهها و القائات



انديشـههاي بيگانه، اگر قرار باشد ملتي، چون ما به پست بيگانـهاي بخورد، از درگيري رو در رو خودداري مـيكند، ابتدا بررسي مـيكند كه طرف مقابل كيست و چه كاره است، و انگيزههايش را سبك و سنگين مـيكند. علت اينكه مردم ما در سالروز 18 تير به خيابانها نريختند، دخالت بيگانگان بود. وقتي بيگانگان اين روحيه را در ملتي ببينند از ترفندي ديگر استفاده مـيكنند و آن تغيير روحيـهها است. مردم را به بحثهاي نظري مشغول مـيكنند، تا عليه يكديگر كتاب و مقاله بنويسند و لذا رمز وحدت كلمه تبديل مـيشود به تفوق كلمه و زياد شدن حرفها.

اصلاحات نيز در انقلابها مهم است، خود انقلاب بايد دائماً در حال اصلاح خود باشد، و الا از بيرون اقدام به اصلاح آن مـيكنند. توقع مردم از كارگزاران حكومت اصلاح شدن است.



پس از اين سعي كردند القائاتي در انقلاب ما ايجاد كنند:



1. اسلام تلفيقي: يعني انسان هم مسلمان است و هم نيست، هم قائل به اسلام علوي هست و هم از نهـجالبلاغه چيزي نمـيداند. نماز مـيخواند، روزه مـيگيرد اما در زندگـياش اثري از اسلام نيست. اصولش را از جاي ديگري مـيگيرد در ظاهرش اسلامي وجود ندارد.



2. اسلام امريكايي: انساني بسيار منظم، لباس يـكدست و هماهنگ، اما كوچكترين نشانـهاي از جهاد و مبارزه عليه استكبار نيست و حتي بر طبق فتاواي آنها عمل مـيكند.



3. اسلام بـيخطر: امريكا از عربستان مـيخواهد كه آيات جهاد را از كتب مدارس خود حذف كند تا ترويج خشونت نباشد (حتماً بعد هم مـيخواهند كه اين آيات از قرآن هم حذف شود، كه موفق نخواهند شد.)

همه مـيدانند كه دين اسلام دين رحمت است، اول رحمت، دوم رحمت، ...، دهم رحمت و اگر نتيجه نداد تأديب و يعد هم خشونت. يعني در دين ما تعريف شده و جايگاه خاص خود را دارد. خود رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله فرمودند كه اني بعثت علي شريعة السمحة و السهلة.



4. اسلام خرافي:اسلام عهد بوق كه تلفيق شده با رمالها و دعانويسها: اگر مـيخواهي آدم خوبي باشي در خانه بنشين و دعا بخوان.



در اسناد سفارت انگليس در تهران، مدركي پيدا شده با اين مضمون: در سال 1324 شمسي، سفارت انگليس در ايران، تعداد 15000 قمه خريد و به هيئات مذهبي اهدا كرد! كه خودتان را بزنيد و كاري به كار ما نداشته باشيد.



دوم: افراط و تفريط



عدهاي داغ داغ وارد ميدان مـيشوند و روزي مسلماً سرد خواهند شد، بايد متعادل بود.



سوم: ناتمام گذاشتن راه



مقام معظم رهبري چندي پيش فرمودند ما گفتيم استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي، اما به هيچكدام نرسيدهايم، و هيچ يك از اين اصول كاملاً پياده نشدهاند. ما در حال رسيدن به اينها هستيم.

اما عدهاي فكر كردند كه رسيدهايم و لذا مسير را رها كردند و رفتند، غافل از اينكه:



اين پشت نهنگ است، نه ساحل ديديم



خسته شدند و رفتند:



خسته منشين كه حديبيه حنيني دارد

عاقبت صلح حسن، جنگ حسيني دارد



فكر كردند كه به مدينـهي فاضله رسيدهايم و پس از آن شام سياه عاقبت سحر شده است، اما نمـيدانستند كه:



سحر آن است كه بيدار شود اقيانوس



سحر آن است كه خورشيد بگويد، نه خروس



آيا نمـيبينيم در اطرافمان چه خبر است؟ آيا الان زمان آرامش است؟ عدهاي مانند كبك سر در برف كردهاند و كاري به دور و بر خود ندارند.



چهارم: رخنـهي فرصـتطلبان



عدهاي متخصص رنگ عوض كردن هستند، با برنامه و نقشه رخنه مـيكنند. اين دنيا پرستان در پي مطامع خودشان هستند و هميشه هم در خط مقدم حاضر و آمادهاند. در زمان جنگ اولين كساني هستند كه تبليغ مـيكنند، اما در جنگ حضور ندارند:



بزدلاني كز هراس ابتر شدند

از بسيجـيها، بسيجـيتر شدند



پنجم: ابهام برنامـهريزي و طرحهاي آينده



ممكن است انقلابي كار خود را شروع كند، اما نداند كه چه مـيخواهد؛ ولي انقلاب ما برنامه داشت و قانون اساسي آن خيلي سريع تدوين و تصويب شد.



ششم: آفات معنوي



انقلاب ما معنوي بوده و ما در اين مدت بارها بالا و پايين رفتـهايم. امريكا در حيرت مانده كه ما چگونه مردمي هستيم! با خود مـيگويد چند ماه خودمان را مـيكشيم، فيلم پخش مـيكنيم، شبكـههاي ماهوارهاي را فعال مـيكنيم تا داغ شوند، اما تا اسم حسين مـيآيد آرام آرام مـيشود و مـيگويد حسين.

انقلاب ما با قوانين جامعـهشناختي و انقلابشناختي دنيا مطابق نيست.

هرگاه ملت ما به قدرت خدا تكيه كرده، نصرت خدا را هم ديده است، اما تا جايي كه به خودمان اميد داشتـهايم، خدا هم دخالت نكرده است.



حضرت امام خميني رحمة الله عليه در سال 42 خطاب به يكي از نزديكانشان فرمودند كه ما موفق خواهيم شد، چون مردم با من هستند، هين بزرگوار در سال 1357 و در زمان بازگشت به ايران پس از 15 سال تبعيد و دوري از وطن، خطاب به همان شخص فرمودند فلاني آن حرف من را به ياد داري؟ 15 سال دربدر شدم تا خدا به من ثابت كند كه خدا با من است نه مردم.



در پايان هم نگاهي كلي و گذرا خواهيم داشت به وصيـتنامـهي جامع و كامل سياسي – الهي بنيانگزار انقلاب اسلامي:



در اين وصيـتنامه حضرت امام قدس الله نفسه الزكية، به جامعيت اسلام و اينكه مـيتواند بر مبناي حكومت باشد اشاره كرده و سپس بر نقش رهبري تأكيد مـيكنند. از مردم قدرداني كردهاند.



مردم: به مردم توصيه كردهاند كه در صحنه حضور داشته باشند، عدم حضور به معني مسامحه و در رأس گناهان كبيره است.

نظام: خضوع در برابر كلام الهي، هر كاري كارگزاران مـيخواهند انجام دهند بايد بر مبناي حدود الهي باشد، و نيز عمران، برخورد قاطع با فساد اداري و اجتماعي.



يك پرانتز: (اگر زماني يك حكومت تمام قدرت مبارزهي ملتش را معطوف كرد به فساد خيابانها، بدانيد كه حتماً در پشت پرده فسادي است كه نمـيخواهند مردم بفهمند.)



سياست خارجي: وابسته نباشيم، قاطع باشيم، حسن روابط ما بر مبناي بيدار كردن باشد. (نه بر مبناي افزايش صادرات و سود و سرمايه!)

روحانيت: روحاني بايد زاهد، متقي، عالم، و خادم باشد و تبليغ جهاني داشته باشد.

دانشجويان: وظيفـهي دانشجويان قيام شجاعانه در مقابل انحرافات، مشورت با علماي متقي و روحاني است.

جوانان: استقلال، آزادي و ارزشهاي اسلامي را ولو با زحمت فداي هواهاي نفساني نكنيد.

نهادهاي تبليغاتي: بايد تبليغ حق عليه باطل را سر لوحـهي برنامـههاي خود قرار دهند.

صدا و سيما: بايد از تقليد در ساختمانها و البسه و ... پرهيز كنند.



نتيجه



اولاً اين وصيـتنامه بسيار كامل است،ثانياً اصول انقلاب در آن ذكر شده است، ثالثاً اگر طبق اين اصول جلو برويم، موفق به حراست از انقلاب خواهيم شد، رابعاً در حال حاضر بسياري از اين اصول رعايت نمـيشود، خامساً در مملكتي كه اين اصول رعايت نمـيشود، مسايل به گونـهاي پيش مـيرود كه كارتلهاي استعار برايش تصميم مـيگيرند. بدانيم كه فرهنگ غربي فقط تيپ و لباس نيست، مهمتر از آن فكر است.



وظيفهي ما در حراست از انقلاب چيست؟



بايد وصيـتنامـهي امام راحل رحمة الله عليه را جزء متون عبادي و اعتقادي خود قرار دهيم، و روي تك تك عبارات و جملات آن فكر كنيم.



مردم ايران دقيقاً برخلاف مردم كوفه عمل مـيكنند، نكند يك وقت دور و بر خود را نگاه كني و توي دلت خالي شود، چون خود امام خميني قدس سره الشريف فرمودند كه بعد از اصحاب امام حسين عليه السلام برخي از ياران صدر اسلام، اين مردم بهترين مردمان تاريخ هستند.